۶۵۰ میلیون تومان بن خرید کتاب در نمایشگاه کتاب کرمان عرضه میشود
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۵۱۹۷۰
مدیرکل ارشاد استان کرمان با بیان اینکه ۶۵۰ میلیون تومان بن خرید کتاب با تخفیف ۲۰ درصد در مدت برگزاری نمایشگاه به متقاضیان داده میشود گفت: کتب نمایشگاه با ۳۰ درصد تخفیف عرضه میشود. ۱۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۱ استانها کرمان نظرات
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان، محمدرضا علیزاده صبح امروز در آئین افتتاح هفدهمین نمایشگاه بزرگ کتاب کرمان، سیصد و شصت و نهمین نمایشگاه کتاب استانی و چهارمین نمایشگاه مطبوعات و رسانههای استان کرمان که با حضور حجتالاسلام والمسلمین حسن علیدادی سلیمانی نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه کرمان، محمدمهدی احمدی مشاور وزیر و مدیرکل حوزه وزارتی وزارت ارشاد، محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و جمعی از مسئولان استان در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی جنوب شرق برگزار شد اظهار داشت: خدا را شاکریم که در آغاز ماه ربیعالاول شاهد افتتاح نمایشگاه کتاب و مطبوعات در استان کرمان هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه امروز بزرگترین رویداد فرهنگی در استان کرمان رقم میخورد گفت: نمایشگاه کتاب محلی صرف عرضه کتاب نیست و برنامههای متعددی حول محور کتاب و کتابخوانی در نمایشگاه برگزار میشود.
مدیرکل ارشاد استان کرمان شعار هفته کتاب جمهوری اسلامی را "حال خوش خواندن" عنوان کرد و افزود: ما هم همین شعار را برای نمایشگاه هفدهم کتاب کرمان انتخاب کردهایم.
وی با اشاره به اینکه 644 ناشر در این نمایشگاه حضور دارند که از این تعداد 382 ناشر مستقل و مابقی نمایندگی هستند بیان کرد: بیش از 50 هزار عنوان کتاب در هفدهمین نمایشگاه کتاب کرمان با موضوعات مختلف عرضه میشود.
علیزاده با بیان اینکه رونمایی از کتاب، معرفی و نقد کتاب از دیگر برنامههای جانبی نمایشگاه کتاب است گفت: 650 میلیون تومان بن خرید کتاب با تخفیف 20 درصد در مدت برگزاری نمایشگاه به متقاضیان داده میشود.
وی با اشاره به تخفیف 10 درصدی ناشران به خریداران در نمایشگاه کتاب امسال افزود: در مجموع کتب نمایشگاه با 30 درصد تخفیف عرضه میشود.
مدیرکل ارشاد استان کرمان با بیان اینکه حدود 50 غرفه نمایشگاه، به مطبوعات و رسانهها اختصاص داده شده است عنوان کرد: چهارمین نمایشگاه مطبوعات استان کرمان همزمان برگزار میشود.
وی با اشاره به وجود سرویس ایاب و ذهاب برای نمایشگاه گفت: با هماهنگی انجام شده با شهرداری کرمان سرویس ایاب و ذهاب از میدان آزادی کرمان به سمت نمایشگاه و بالعکس وجود دارد.
انتهای پیام/ح
R7860/P1357/S6,67/CT11منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۵۱۹۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «باران گرفته است» نوشته احمد یوسف زاده به تازگی توسط انتشارات مکتب حاج قاسم منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می شود. این کتاب داستانی مستند از کودکی، نوجوانی و جوانی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
یوسف زاده درباره این کتاب می گوید: به عنوان کسی که حدود دو سال با کودکی حاج قاسم زندگی کردم و در مورد ایشان و خانواده محترمشان تحقیق کردم باید بگویم زندگی حاج قاسم از همان کودکی یک زیست ساده، صمیمی و بی آلایش است. قرار بود اسم کتاب رو خوش مهر بگذاریم و دلیل آن این بود که حاج قاسم از کودکی مهرش به دلش همه مینشست.
یوسف زاده در مورد سبک زندگی حاج قاسم ادامه داد: ما در مورد حاج قاسم با یک کودک روستایی کم برخوردار مواجه هستیم که در آنجا رشد و زندگی میکند و مستقل به شهر میآید و هر لحظه ممکن بوده در آنجا دچار آسیبهایی شود کما اینکه حتی یکبار با گروهی آشنا می شود که عضو سازمان مجاهدین خلق بوده اما حاج قاسم از همه این موانع و دامهای دوران طاغوت و پر التهاب انقلاب اسلامی عبور میکند.
این نویسنده دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در در مورد اهمیت دوران کودکی حاج قاسم گفت: البته که یکی از مهمترین برهههای زندگی حاج قاسم دوران کودکی وی و تربیت یافتن در یک خانواده ساده با پدر و مادری روستایی که انسانهای پاک، دانا و با بصیرت دینی بالایی بودند.
وی افزود: خود حاج قاسم هم افتخار میکند که پدرش حتی در حد یک دانه گندم نان حرام به خانه نیاورد. وقتی با اهالی روستا حرف میزدم حرفشان این بود که با داشتن پدر و مادری مثل مشت حسن و مشت فاطمه طبیعی است که پسرشان حاج قاسم شود. یوف زاده در پایان تأکید کرد: کودکی حاج قاسم میتواند برای نسل جدید هم الگو باشد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
رادیوی فیلیپس هلندی بزرگ و سنگین بود. شصت سانت طول، چهل سانت عرض و بیست سانت قطر داشت. آن قدر سنگین بود که باید روی دوش حمل می شد. به لطف دوازده باطری «ریواک» بزرگ که پشتش می خورد، صدایش شفاف و قوی بود.
بعد از تعطیلی تابستان، وقتی تشکری برای سال دوم به قنات ملک آمد، رادیو شد نقل محافل روستا. شب ها، اکبر و حسین و صفدر و مش حسن و خیلی از هالی روستا در اتاق تشکری محفل می کردند. تشکری به آن ها علاقه مند شده بود و از هم نشینی شان لذت می برد. مردان روستایی رادیو گوش می دادند و خاطرات شیرین خود را برای هم تعریف می کردند و بلند بلند می خندیدند. تشکری برایشان چایی درست می کرد و بی آنکه دلیل خنده شان را بداند، تا آخر شب، که «داستان شب» را گوش می دادند، پای صحبتشان می نشست. مردها تا بروند به خانه هایشان، هر کدام دوازده سیزده استکان چای سر کشیده بودند.
آقای مدیر در خانه هر کدام از اهالی که برای شام دعوت می شد، رادیو را هم با خود می برد. با بلند شدن صدای رادیو، همسایه ها هم می آمدند و در سیاه چادر یا اتاق می نشستند و دوباره سر صحبت های بی پایان باز می شد. یک روز آقای مدیر بی رادیو به مهمانی رفت. در روستای آن طرف رودخانه عروسی دعوت بود. الاغی آوردند و آقا معلم را، که کت و شلوار شیکی پوشیده بود، با عزت و احترام سوار کردند و بردند به طرف محل عروسی. جمعیت زیادی آمده بودند. براهی هر طایفه ای جاهای خاصی مشخص شده بود که بنشینند و چای و ناهار بخورند. وقتی الاغ آقای تشکری به محدوده خانه داماد رسید، سازی و دهلی ها در حالی که می زدند و می نواختند، به استقبال آمدند.
***
قیافه قاسم در آن سن و سال دوست داشتنی بود. هنوز پشت لبش سبز نشده بود. می خواست به جایی برسد. می خواست کار ناتمام برادرش حسین را تمام کند. می خواست نه تنها وام پدرش را بپردازد، بلکه برای خودش هم زندگی خوبی بسازد. کار می کرد، سفت و سخت. حتی کارهایی که وظیفه اش نبود. وقتی ماشین حمل خواربار آن طرف خیابان هتل بوق می زد، تا یوسفی باخبر بشود، سومین حلب هفده کیلویی روغن را هم از پله ها بالا آورده و در انبار گذاشته بود. آقای هروی، همان جوان خوش تیپ خشکشویی اکسپرس، از فرزی قاسم کیف می کرد. یک روز وقتی داشت لباس های مشتری ها را اتو می کرد، دید قاسم نوجوان قالب های بزرگ یخ را با همان هیکل کوچکش از راه پله بالا می برد. دلش به حال او سوخت و با هم دوست شدند. عشایرزاده با نمک، در روزهای شلوغ هتل، به ویژه در ماه رمضان، برای اینکه بتواند با همان زبان روزه کارش را تند و سریع انجا بدهد، کفش هایش را در می آورد و در این لحظات دیگر انگار روی زمین راه نمی رفت، بلکه می لغزید!
این کتاب با ۲۳۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان توسط انتشارات مکتب حاج قاسم در نمایشگاه کتاب عرضه می شود.
کد خبر 6099526 فاطمه میرزا جعفری